آلت الانعطاف، ابزار آزمايشگاهي شكست نور ابن هيثم


این مقاله به دنبال بررسی ابزار آزمایشگاهی شکست نور ابن هیثم است که به گفته کمال الدین فارسی پایه تمام مطالعات تجربی و نظری فصل هفت المناظر ابن هیثم است. بطلمیوس با وجود گرایش تجربی برای حصول نتایج نظری خود، اما متاثر از فضای هندسی اقلیدسی نورشناسی زمان خود است و بیشتر نظریه ها و احکام نورشناسی خود را بر اساس نورشناسی هندسی می دهد. اما ابن هیثم را شاید بتوان اولین فرد در جهت مبنا قرار دادن نتایج آزمایشگاهی برای نظریه های خود دانست. منابعی که به شرح و بررسی عملکرد آلت الانعطاف پرداخته اند تنقیح المناظر کمال الدین فارسی در قرن هفتم است که به شرح و بازنویسی تمامی فصول المناظر این هیثم دست زده است و در مقدمه کتاب انگیزه اصلی او برای شرح المناظر موضوع شکست نور و رنگین کمان گفته شده است. کتاب دوم الحسن ابن الهیثم بحوثه و کشوفه النظریه اثر مصطفی نظیف بک استاد گروه هندسه دانشگاه فواد دوم مصر است که او نیز همچون فارسی به شرح فصول المناظر پرداخته و البته نظیف بک با توجه به معاصر بودنش به مقایسه های کمی و کیفی برخی دستاوردهای ابن هیثم با روابط اپتیک جدید پرداخته است. فواد سزگین نیز در کتاب علم و تکنولوژی در اسلام، در کنار معرفی برخی ابزارهای علمی و آزمایشگاهی دوره اسلامی، آلت الانعطاف را نیز شرح و توضیح می دهد. همچنین در نمایشگاه علم و توسعه اسلامی سال 2004 در شهر فرانکفورت آلمان، آلت الانعطاف نیز بازسازی و نتایج آن ارزیابی شده و در کنار بسیاری از مهمترین ابزارهای مکانیکی و دینامیکی دیگر به نمایش گذاشته شده است. اما سوالی که می ماند و برخی دانشمندان تاریخ علم همچون دکتر معصومی همدانی بدان معتقدند این است که آیا ابن هیثم آلت الانعطاف را تنها بر اساس نظریات ذهنی خود معرفی کرده و نتایج آن همچون اقلیدس و بطلمیوس کاملا هندسی است یا اینکه احکام صادره او کاملا تجربی و  نتایج او منطبق بر واقع است؟! 
براي مشاهده متن كامل مقاله اينجا را كليك كنيد.

مقدمات اپتيك در قرون وسطي


متن زير ترجمه فصل پنجم كتاب « نظريه رويت، از الكندي تا كپلر» ، نوشته ديويد سي ليندبرگ است. در اين فصل به متون ابتدايي قرون وسطي در زمينه نورشناسي پرداخته و مكاتب آن دوره را كه بيشتر گرايش به گردآوري و شرح متون يونان باستان داشته اند را مورد بررسي قرار مي دهد. قرون 12 و 13 ، بازه زماني مورد بررسي اين فصل است. قروني كه در آن مقدمات ظهور انديشه تفسير ديني از علوم تجربي پايه گذاري شد. در اين قرون عرفي كردن مباني ديني از راه تفاسير جديد و نزديك ساختن آنها به متون عقل گراي يونان باستان، منش دانشمنداني بود كه مي خواستند نظريات علمي شان، مورد قبول ذهن قدسي  بشر آن دوره شود.

براي متن كامل ترجمه ، اينجا را كليك كنيد.  

پيش بيني معقول ... نقدي بر حدس ها و ابطال ها



وسلِي لي سالمون: « مي خواهم داستاني را راجع به يك همكار يا بهتر بگويم يك فيزيك دان دوست داشتني كه تازه با او آشنا شده بودم تعريف كنم. در سالن هواپيما در كنار هم به انتظار پرواز نشته بوديم. دوستم به يك كودكي كه در جلوي ما نشته بود و نخ بادكنك پر از هليوم را در دست داشت اشاره كرد، خواست حس كنجكاوي كودك را تحريك كند، به او گفت: « به نظرت اگر همين طور نخ بادكنك را در دستت نگه داري،‌به محض حركت هواپيما پيش از بالا رفتن آن، بادكنك به كدام سمت سالن حركت مي كند؟ ... »

مقاله پيش رو، نقدي است بر نظريه حدس ها و ابطال هاي كارل پوپر. سالمون در اين مقاله با اظهار بدگماني نسبت به امكان توانايي پيش بيني در قياس پوپري، معتقد است كه علم از نگاه خرد كنجكاو و جستجوگركه همواره به دنبال پيش بيني حوادث است، نمي تواند خارج از محدوده استقرا باشد. در غير اين صورت ما با مرگ تدريجي علم مواجه مي شويم.

براي دريافت متن كامل ترجمه مقاله اينجا را كليك كنيد.

نورشناسی در یونان باستان






مقدمه
چگونه می‌شود که انسان یک شیء را می‌بیند؟ آیا مشاهده انسان یک واقعیت است یا تخیلی است که ذهن او از شیء تجسم می‌کند؟ چگونه از میان هزاران پرتو نوری که در طول روز به شبکیه چشم انسان می‌رسد، تنها تعداد محدودی از تصاویر درک می‌شوند؟ مابقی تصاویر کجا می‌روند؟ و سوالاتی دیگر در مورد نحوه رویت تصاویر که فیلسوفان یونان همواره دنبال پاسخی صحیح به آنها بوده‌اند و پاسخ‌های آنها به این سوالات، مکاتب فکری متفاوتی را به دنبال خود داشته است.
نورشناسی در یونان باستان بر اساس طبقه‌بندی علوم ارسطو، یکی از شاخه‌های ریاضی بوده و همواره با مسأله رویت چشم ( اِبصار) همراه بوده است و بر همین اساس نام این شاخه از مطالعات فیزیک از واژه یونانی اپتیک به معنای چشم و هر آنچه به رویت چشم برمی‌گردد اتخاذ شده است. بر همین اساس می‌توان نورشناسی در آن دوره را به بخش‌های ذیل تقسیم کرد:
1-فیزیولوژی چشم 2- هندسه پرتوهای عامل رویت چشم 3- رویت ناشی از بازتاب یا شکست پرتوهای نوری 4- احتراق ناشی از تراکم پرتوهای همگرا در یک نقطه 5- شکل‌گیری رنگ‌ها در رویت چشم 6- رویت پدیده‌های طبیعی قوس قزح و هاله  7- فلسفه ادراک بصری
همان‌طور که مشاهده می‌گردد در تمام این بخش‌ها عامل رویت چشم مدنظر بوده است. در این مقاله به دنبال آن هستیم که جریان‌ها و مکاتب موثر فکری یونان باستان در زمینه نورشناسی را شناخته و میزان رشد علمی نورشناسی در آن دوران را بررسی کنیم و آخر اینکه نورشناسی در یونان باستان بیشتر از جنبه هندسی رشد داشته است تا جنبه فیزیکی و تجربی.


برای داونلود متن کامل مقاله اینجا را کلیک کنید