مقدمات اپتيك در قرون وسطي


متن زير ترجمه فصل پنجم كتاب « نظريه رويت، از الكندي تا كپلر» ، نوشته ديويد سي ليندبرگ است. در اين فصل به متون ابتدايي قرون وسطي در زمينه نورشناسي پرداخته و مكاتب آن دوره را كه بيشتر گرايش به گردآوري و شرح متون يونان باستان داشته اند را مورد بررسي قرار مي دهد. قرون 12 و 13 ، بازه زماني مورد بررسي اين فصل است. قروني كه در آن مقدمات ظهور انديشه تفسير ديني از علوم تجربي پايه گذاري شد. در اين قرون عرفي كردن مباني ديني از راه تفاسير جديد و نزديك ساختن آنها به متون عقل گراي يونان باستان، منش دانشمنداني بود كه مي خواستند نظريات علمي شان، مورد قبول ذهن قدسي  بشر آن دوره شود.

براي متن كامل ترجمه ، اينجا را كليك كنيد.  

پيش بيني معقول ... نقدي بر حدس ها و ابطال ها



وسلِي لي سالمون: « مي خواهم داستاني را راجع به يك همكار يا بهتر بگويم يك فيزيك دان دوست داشتني كه تازه با او آشنا شده بودم تعريف كنم. در سالن هواپيما در كنار هم به انتظار پرواز نشته بوديم. دوستم به يك كودكي كه در جلوي ما نشته بود و نخ بادكنك پر از هليوم را در دست داشت اشاره كرد، خواست حس كنجكاوي كودك را تحريك كند، به او گفت: « به نظرت اگر همين طور نخ بادكنك را در دستت نگه داري،‌به محض حركت هواپيما پيش از بالا رفتن آن، بادكنك به كدام سمت سالن حركت مي كند؟ ... »

مقاله پيش رو، نقدي است بر نظريه حدس ها و ابطال هاي كارل پوپر. سالمون در اين مقاله با اظهار بدگماني نسبت به امكان توانايي پيش بيني در قياس پوپري، معتقد است كه علم از نگاه خرد كنجكاو و جستجوگركه همواره به دنبال پيش بيني حوادث است، نمي تواند خارج از محدوده استقرا باشد. در غير اين صورت ما با مرگ تدريجي علم مواجه مي شويم.

براي دريافت متن كامل ترجمه مقاله اينجا را كليك كنيد.